سلام ای عشق دیروزیمنم آن رفته از یادی

ســلام ای عشق دیروزی،مــنم آن رفته از یادی
که روزی چشمهــایم را،به دنیـــایــی نمیــدادی

ســلام ای رفتــه از دستی،که میدانم نمی آیی
و میــدانم بـــرای مــن،امیــدی رفتــه بر بــادی

به خاطــر داریَـــم آیا؟!به خاطــر دارمـت آری!
ســـلام ای باور پاکــی،که از چشمــم نیفتــادی

اسیــر عشق من بودی،زمانی...لحظه ای...روزی
رهایــت کــردم و گفتـــم:پــرستویــم تو آزادی!

نوشتــی:بــی تو میمــیرم،خرابت میشوم عمــری
کنـــون فــردای دیروز اسـت،ببین حالا چه آبادی!!
دیدگاه ها (۳)

در بادیهٔ عشق دویدن چه خوش استوز خیر کسان طمع بریدن چه خوش ا...

در طریق عشق، خار از پا کشیدن، مشکل است!ریشه در دل می‌کند،خار...

شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگمکه چون شب‌بو به وقت صب...

بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دلبی روی توام، نه عقل بر جاست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط