داشتم از این شهر می رفتم

داشتم از این شَهر می رفتم
صدایَم کردی
جا ماندم
از کَشتی ای که رَفت و غَرق شد ..
البته ،
این فقط می تواند یک قصّه باشَد ..
در این شَهرِ دود و آهن ،
دریا کُجا بود
که من بخواهم سَوار کَشتی شَوم و
تو صِدایم کُنی ..
فقط می خواهَم بگویم ،
تو نِجاتم دادی
تا اسیرم کُنی ..


#رسول_یونان
دیدگاه ها (۱۶)

یه وقت‌هایی، یه گوشه‌هایی ازدنیاتون رو قایم کنیدو پیش خودتون...

رابطه ها که #تمام میشود،از یک جایی به بعد،آنجا که هر دو طرف ...

🌱🍒این شعرا را برایت به یادگار می گذارم        دلی نوجوان را ...

P¹³که دستم رو گرفت و رو به خودش کرد+ چرا داشتی نگام میکردی ه...

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط