صبر دل را چه کنمچون تو قرارم باشی

........

صبر دل را چه کنم،چون تو قرارم باشی
دیدگانم چه شود،اشک بهارم باشی

غم عشقت که چنان،طاقتی از جانم برد
آه... از لحظه ی غم،گر تو کنارم باشی

چشم،بر دیده ی تو،تا که مگر از نگهت
بوسه باران غزل،بر شب تارم باشی

عشق،تنها اثری بر دل عاشق باشد
طرحی از نور کشم،چون تو نگارم باشی

دست در دست تو و آبی احساس غزل
شور شیدای غزل،مونس و یارم باشی

می نویسم به دلم،آبی احساس تو را
آه...ای ماه بتاب،مطلع شعرم باشی.....
دیدگاه ها (۳)

.....‌ دلم وقتی که می گیرد تو می آیی به دیدارمبه من آهسته می...

......بار دیگر ملک قلبم را به نامت میکنمچون تو باشی یار من د...

........میشود آیا شبی مهتاب شام من شویلحظه زیبای وصل اختتام ...

.......عشق را جلوه دهد ناز نگاهت گل منماه شرمنده شود از رخ م...

به چشمان تو می بخشم همه دار و ندارم رابه لبخند تو می بازم هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط