ستاره ی درخشان من

پارت پنجم
ا/ت : با شوگا برگشتیم...
استاد : شما دونفر کجا بودید چرا اینقد دیر کردین
ا/ت: من گم شده بودم به خاطر همین...
استاد: عب نداره حالا بیایین بشینین میخوام بهتون یه چیزی بگم. ما قراره 2 تا 3 روز اینجا بمونیم و اینکه یکم پایین تر یه ویلا هست که قراره بریم داخلش. .

پرش زمان به ساعت 8 شب
استاد: بچه ها وسایلتونو جمع کنید که بریم توی ویلا و اینکه هیزم ها رو هم بیارید که وقتی از ویلا میاییم بیرون اتیش روشن کنیم
ا/ت: همه وسایلاشونو جمع کردن و رفتیم داخل ویلا.
استاد : خوب حالا که 8 نفرین و 4 گروه داریم. ما کلا 4 اتاق بیشتر ندا یم و اینکه شما با هم تیمی هاتون توی یک اتاق هستید
ا/ت: با این حرف استاد شوکه شدم یعنی قراره با شوگا توی یه اتاق باشم؟؟
استاد : حالا که وسایلتونو چیدین بریم اتیش روشن کنیم.
ا/ت: همه با هم اتیش روشن کردیم و دورش نشستیم

دونگ هیون : ا/ت میشه بری مارشمالو ها رو از توی اتاق توی کیفم بیاری؟
ا/ت: باشه. رفتم مارشمالو هارو اوردم و هرکی مارشمالویی رو روی چوب زد و روی اتیش گرفت
شوگا : حالا که همه اینجایین میخوام براتون گیتار بزنم. شروع کردم به گیتار زدن
ا/ت: واوو چقد خوب میزنه
لیا : ( در گوش ا/ت) دیدی گفتم شوگا هم خوشگله هم با استعداد
ا/ت : ( خنده ریز )
شوگا : گیتار زدنم تموم شد و همه گفتن دوباره گیتار بزن. و بازم شروع به زدن کردم.....
پرش زمان به ساعت 11 شب
استاد : خب بچه ها برین داخل ویلا و بگیرین بخوابین چون فردا کلی کار داریم.
ا/ت : با شوگا رفتیم توی اتاق که بخوابیم
شوگا: تو روی تخت بخواب منم روی زمین
ا/ت: باشه
ا/ت: یه 30 دیقه ای گذشت ولی خوابم نبرد ..... انگاری شوگا هم توی اتاق نبود رفتم بیرون که دیدیم شوگا هم بیرونه
شوگا : پس توهم مثل من خوابت نمیاد
ا/ت: نه
شوگا : نظرت چیه قدم بزنیم
ا/ت باشه بریم.....

شرایط
لایک : 15
لایک شه پلیززززز
دیدگاه ها (۳)

ری اکشن bts

سناریو bts

ری اکشن های درخواستی تونو توی کامنتا بگین

سناریو bts

پارت ۲۱ فیک مرز خون و عشق

پارت ۱۱ فیک مرز خون و عشق

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط