تا آمدم یک خط بخوانم درس را هربار

تا آمدم یک خط بخوانم درس را هربار...
یاد تو افتادم من و شاعر شد این خودکار

گویا جهان مصرع به مصرع شعر بارید و...
یک بیت من می‌خواندم و یک بیت هم دیوار

گاهی شدم غرق خیالت، گاه آشفتم:
من امتحان دارم، برو! دست از سرم بردار!

هی لابه لای جزوه هایم نقش می بندد...
غیر ارادی اسم تو، عاشق شدم انگار!

مشروط خواهم شد، ندارم چاره ای، اما...
منصور حلاجم، ندارم باکی از این دار!

گفتند آب و نان نخواهد شد برایت عشق؛
گفتم نخواهد شد برایم درستان هم کار!

یادت همیشه با من و بی من کجایی تو؟!
ای بی وفای بی مروت! با توام ای یار!

پایان شعرم بود و روی جزوه خوابم برد...
می‌خواستم یک خط بخوانم درس را این بار!

#طاهره_اباذری_هریس

پ.ن #: اندر احوالات ما با دلبرجانمان ‌...😍 🙈 💕 💞
دیدگاه ها (۱۳)

به قول بابام عشق آینه نیست که طرفت خندید تو هم بخندی، اخم کر...

سوخت...نصفِ حرفهایمدر گلو اما تو راهرچه می‌سوزَد گلویمدوست د...

دست هایت مرهم آشفتگی هایم شده...چون نسیمی شانه کن خاطر وَ گی...

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط