درددلهایم

#درد_دلهایم...

نوشتم درد دلہایم ،همہ گفتند عالے بود
ندانستند ڪہ درمانے ،براے زخم ڪارے بود

نوشتم درد دلہایم، شبیہ شعر بر دفتر
ندانستند ڪہ هر شعرم، برایم یادگارے بود

نوشتم درد دلہایم، همہ خواندند اما حیف
ندانستند ڪہ سوز من، همہ ازغمگسارے بود

نوشتم درد دلہایم ،همہ گفتند شاعر شد
ندانستند ڪہ دلتنگے، دلیل بیقرارے بود

نوشتم درد دلہایم ،گهے شاد و گهے غمگین
ندانستند ڪہ این خنده، فقط چہره نگارے بود

نوشتم درد دلہایم ،زدست روزگار بد
ندانستند ڪہ اشڪ چشم ،برایم برد بارے بود

نوشتم درد دلہایم ،بہ شبہا ڪنج یڪ خلوت
لقب سنگ صبورم داد،عجب شب زنده دارے بود...
دیدگاه ها (۸)

#جای_من_بودی_چه_میکردی_بگو...از چه با من اینچنین ســــردی ؟ ...

#اشک_عاشق_را_فقط_ثابت_قدمتر_میکند_با_چکیدن_جایِ_پایِ_شمع_محک...

✍ 🏼 بـرای خـوشـبـخـت بـودن ...فرش قـرمـز لازم نـیـسـت!نـیاز...

#ای_یار_سفر_خوش...اشکال ندارد برو ای یار، سفر خوشیک مشت فقط ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط