زوجی با زمین تا آسمان تفاوت
زوجی با زمین تا آسمان تفاوت👫🌍☁️
پارت 1️⃣
از زبان : نویسنده✍️
🌊
گیو: (روی یه درخت تکیه میده ، به آسمون خیره میشه.)
🦋
شینوبو: (بی صدا با یه سطل بزرگ چوبی پر از آب ، با شیطنت سمت گیو میاد. «مرز داره ، میخواد گیو رو خیس کنه اونم اول بسم اللهی 🤡»)
🌊
گیو: (بی خبر از حضور شینوبو ، هنوز به آسمون خیره شده. «فکرش درگیره-»)
🦋
"چند لحظه بعد...⏪"
🌊
شینوبو: (میاد دقیقا پشت سر گیو و با همون سطل ، گیو رو خیس میکنه. «وای-»)
🦋
گیو: (وقتی آب به سر و بدنش میریزه ، چند لحظه خشکش میزنه ، و بعد با خشم رو به شینوبو کرد و با اعصابانیت گفت:) الان این جای سلام کردنته؟!
🌊
شینوبو: (ریز ریز به قیافه ی گیو میخنده.) وای🤧 باید خودتو جلوی آینه ببینی🤣(در حین خندیدن ، به قیافه ی گیو اشاره میکنه.)
🦋
گیو: (اعصابش بیشتر خورد میشه) الان به شاهکار خودت میخندی؟!(رفت تا یه حوله بیاره تا مو و صورتش رو خشک کنه.)
🌊
شینوبو: (هنوز ریز ریز میخنده و نگاهش رو به گیو دوخته)
🦋
گیو: (حوله اش رو برمیداره و شروع میکنه به خشک کرده موهاش و صورتش. «خودتون فکر کنید از کجا اورد-»)
🌊
شینوبو: (بلاخره دست از خندیدن میداره«بلاخره-» و با نیش خند سمت گیو میره.)
🦋
گیو: (درگیر خشک کردن موهاش و صورتشه . شینوبو رو نادیده میگیره.)
🌊
شینوبو: (به سی/نه ی گیو از روی لباساش«لباسای گیو» با انگشتش دست میزنه ، هنوز نیش خند میزنه.) قابل توجهت ، فقط موهات و صورتت نیست که باید خشک کنی ، لباسات هم هست~«اونایی که منحرفن میدونن هدف شینوبو چیه-🤧»
🦋
ادامه دارد....🗿🍷
🌊
نویسنده ✍️: پارت اول با چیز های منحرف شروع شد🗿 ، کلا یادم رفته بود که بگم این رمان ممکنه یکم منحرف باشه🫠🤣 خوب نظرتون؟🤓 تو کامنت بگید 😘 ، کامنت رو خالی نزارید . 😵💫
پارت 1️⃣
از زبان : نویسنده✍️
🌊
گیو: (روی یه درخت تکیه میده ، به آسمون خیره میشه.)
🦋
شینوبو: (بی صدا با یه سطل بزرگ چوبی پر از آب ، با شیطنت سمت گیو میاد. «مرز داره ، میخواد گیو رو خیس کنه اونم اول بسم اللهی 🤡»)
🌊
گیو: (بی خبر از حضور شینوبو ، هنوز به آسمون خیره شده. «فکرش درگیره-»)
🦋
"چند لحظه بعد...⏪"
🌊
شینوبو: (میاد دقیقا پشت سر گیو و با همون سطل ، گیو رو خیس میکنه. «وای-»)
🦋
گیو: (وقتی آب به سر و بدنش میریزه ، چند لحظه خشکش میزنه ، و بعد با خشم رو به شینوبو کرد و با اعصابانیت گفت:) الان این جای سلام کردنته؟!
🌊
شینوبو: (ریز ریز به قیافه ی گیو میخنده.) وای🤧 باید خودتو جلوی آینه ببینی🤣(در حین خندیدن ، به قیافه ی گیو اشاره میکنه.)
🦋
گیو: (اعصابش بیشتر خورد میشه) الان به شاهکار خودت میخندی؟!(رفت تا یه حوله بیاره تا مو و صورتش رو خشک کنه.)
🌊
شینوبو: (هنوز ریز ریز میخنده و نگاهش رو به گیو دوخته)
🦋
گیو: (حوله اش رو برمیداره و شروع میکنه به خشک کرده موهاش و صورتش. «خودتون فکر کنید از کجا اورد-»)
🌊
شینوبو: (بلاخره دست از خندیدن میداره«بلاخره-» و با نیش خند سمت گیو میره.)
🦋
گیو: (درگیر خشک کردن موهاش و صورتشه . شینوبو رو نادیده میگیره.)
🌊
شینوبو: (به سی/نه ی گیو از روی لباساش«لباسای گیو» با انگشتش دست میزنه ، هنوز نیش خند میزنه.) قابل توجهت ، فقط موهات و صورتت نیست که باید خشک کنی ، لباسات هم هست~«اونایی که منحرفن میدونن هدف شینوبو چیه-🤧»
🦋
ادامه دارد....🗿🍷
🌊
نویسنده ✍️: پارت اول با چیز های منحرف شروع شد🗿 ، کلا یادم رفته بود که بگم این رمان ممکنه یکم منحرف باشه🫠🤣 خوب نظرتون؟🤓 تو کامنت بگید 😘 ، کامنت رو خالی نزارید . 😵💫
- ۴.۰k
- ۰۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط