یه شب تمام قدم هایی که شبها نتونستم بخاطر جنسیتم بزنم

یه شب، تمامِ قدم هایی که شبها نتونستم بخاطر جنسیتم ، بزنم رو،
تلافی میکنم و تا خودِ صبح قدم میزنم.
تا بتونم آزادیِ خیابون ها توی شب رو حس کنم
اقلا؛
دیدگاه ها (۱)

آدما قبل از شناختن من :چرا ساکتی؟ انقد خجالتی نباشآدما بعد ا...

‏یه مدت که از دردات بگذره...‏دوزِ دردا و تلخیا و شکست ها که ...

حال اون مردی رو دارم که یه کلبه داره وسط یه دشتی که پُره از ...

من آسمانِ پر از ابرهای دلگیرماگر تو دلخوری از من، من از خودم...

تو بلد بودی بین گریه کاری کنی که قهقهه بزنم، با وجود بیخوابی...

سلام بچه ها من هر چیزی که قبلا فعالیت کردم رو از توی گوگل می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط