دست حادثه را بگیر

.
دستِ حادثه را بگیر
راهی اش کن به جایی دور از اینجا
بگذار رُخ دهَد جایی نامعلوم
جایی دور از ما
حادثه ها از برایِ ما نیست
ما همه اش اتفاقیم
اتقاق هایِ ناگهانی
اما خوب
مثلِ چشمانِ تو
که اتفاقی شد
تا من عاشقت شوم
مثلِ بودنِ من
که باوری شد
برایِ تو ؛ برایِ بودن
دستِ اتفاق را می گیرم
تا بی افتد باز هم
جایی کنارِ تو
هرروز ؛ هرروز ؛ هرروز...

عادل_دانتیسم
دیدگاه ها (۴)

ای جونم فدای سرتون باختید خسته نباشید

همان گوشه ی خالیِ دلتکه هیچکس پیـدایش نمیکندهیـچکس...آن را ب...

دوس جونیا میشه این دوستمون رو مرامی لایک کنید ممنون جبران می...

می گویم بانو بیا یک نیازمندی بنویسیممی دانی که من دیوانه ام ...

فرزانه صیاد

p88 ژان و دلربا مخفیانه باز از زندان فرار کردن و میخاستن بر...

فیک درمورد کیم چه ووناعتراف ناگهانیتکپارتیدختری با موهای کوت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط