دست حادثه را بگیر
.
دستِ حادثه را بگیر
راهی اش کن به جایی دور از اینجا
بگذار رُخ دهَد جایی نامعلوم
جایی دور از ما
حادثه ها از برایِ ما نیست
ما همه اش اتفاقیم
اتقاق هایِ ناگهانی
اما خوب
مثلِ چشمانِ تو
که اتفاقی شد
تا من عاشقت شوم
مثلِ بودنِ من
که باوری شد
برایِ تو ؛ برایِ بودن
دستِ اتفاق را می گیرم
تا بی افتد باز هم
جایی کنارِ تو
هرروز ؛ هرروز ؛ هرروز...
عادل_دانتیسم
دستِ حادثه را بگیر
راهی اش کن به جایی دور از اینجا
بگذار رُخ دهَد جایی نامعلوم
جایی دور از ما
حادثه ها از برایِ ما نیست
ما همه اش اتفاقیم
اتقاق هایِ ناگهانی
اما خوب
مثلِ چشمانِ تو
که اتفاقی شد
تا من عاشقت شوم
مثلِ بودنِ من
که باوری شد
برایِ تو ؛ برایِ بودن
دستِ اتفاق را می گیرم
تا بی افتد باز هم
جایی کنارِ تو
هرروز ؛ هرروز ؛ هرروز...
عادل_دانتیسم
- ۷۲۳
- ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط