خوندن بدون لایک و کامنت حرامه

خوندن بدون لایک و کامنت حرامه.

p10
you and me

روز بعد
ویو ا/ت
به زمین رسیدیم نوری از روبه رو ب صورتم برخورد میکرد وقتی چشمامو باز کردم(اینجا دیگه زمینه کتابی حرف نمیزنن وهمه چیزه انسانا رو میدونن الانم خودشون انسانن)وای نور خورشید نمیزاره یکم دیگه بخوابیم.
سریع از جام بلند شدم من کجام؟ اینجا کجاست؟ خدا گفته بود تغییر میده ولی نه اینطوری.
از روی تخت بلند شدم ابی به دستوصورتم زدم رفتم بیرون وای چه جای باحالی بود ااااا در خود نمی گُنجم همون طور که اسم همه چیز رو یاد گرفته بودیم از پله های عمارت اومدم پایین با چهار تا انسان روبه رو شدم که یکی از آنها لب باز کرد.....

ویو تهیونگ.

توی تاریکی چشم هامو باز کردم چه اتاق خفنی بود به خودم اومدم رفتم توی حال که با چهار نفر روبه رو شدم که یکی از اون ها لب باز کرد....