حکایت می دانید داستان گربه را دم حجله کشتن چیست می گ

#حکایت می دانید داستان " گربه را دم حجله کشتن" چیست؟ می گویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته که هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است. پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند. بر خلاف نظر همه، او می گوید که میتواند دخترک را رام کند.
خلاصه پس از مراسم عروسی، عروس و داماد وارد حجله می شوند و ....چند دقیقه از زفاف که می گذرد پسرک احساس تشنگی می کند .
گربه ای در اتاق وجود داشته از او می خواهد که آب بیاورد! چند بار تکرار می کند که ای گربه برو و برای من آب بیاور!
گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا می کند.
سپس رو یه دختر میکند و میگوید برو آب بیار. خب معلومه دختر از ترس سریع میره آب میاره و این ضرب المثل از آن زمان رایج شد
شما جای گربه و خانم را عوض کنید تا راحت باشید
دیدگاه ها (۴)

سکه ی Flowing Hair اولین سکه ی یک دلاری که در سال 1794توسط آ...

آرنولد شوارتزنگر در دوران جوانی اش به قدری فقیر بود که برای ...

مطالعات آماری نشان داده است یک دنده‌ترین و لجبازترین آدم‌هل ...

کتاب مردگان مصری مجموعه ای از مناسکی است که به طور روشن روشه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط