تاب سرنوشت

ڪتاب سرنوشت

براے هرڪسے چیزے نوشت

نوبت بہ ماڪہ رسید

قلم افتاد...

دیگر هیچ ننوشت فقط

خط تیره گذاشت و گفت:

توباش اسیر سرنوشت
دیدگاه ها (۱)

*سلامتـ🍺 ــے* 🍻 روزی ڪہ قــطع بــشہ نفســ...

پاتریک: یه هواپیما از جنس طلا میخریم باب اسفنجی: هواپیما از ...

:تا دختر نباشی این متنو درک نمیکنی😞 ✋ دختر بودن یعنی ...دختر...

✍ خــــــــــوبے کــــــــــردن بہ بــــــــــعـــــضـــــــ...

تک پارتی از ران عطر تلخ ارغوانساعت‌ها در کافه‌ای تاریک، "نور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط