دل نوشته دختر روستا

🌾♥️دل نوشته دختر روستا 🌾♥️

سلام خدای مهربانم صبح بخیر
امروز هوا خوب بود
کمی گرد وخاک میآمد ولی زیبا بود
خورشید زیبا تر از همیشه می تابید
باد آرام شکوفه های درختان زردالوی حیاط مان را تکان میداد
جالب است امسال از برف خبری نبود دلم تنگ شده بود برای درست کردن آدم برفی
ولی
بانبود برف پرستوها امدن زودتر از هر سال روی سیم برق اغل گوسفندان ردیف به ردیف هم شانه به شانه هم چه جلوی زیبایی
باورت میشود خدای مهربانم اصلا نمیتوانم این همه قشنگی را تو صیف کنم
بینهایت زیباست
پدرم امروز خیلی خسته شده چون من امروز نتونستم بهش تو کارای دامداری کمک کنم خیلی خسته شده
این واز چُرت سر سفره فهمیدم
راستی خدا جونم میشه یه خواهش ازت بکنم
لطفا یه راهی پیش پام بزار تا بتونم یه کار خوب انجام بدم تا بتونم تو خرج کمک حال پدرم باشم انصاف نیست
من نمیتونم این همه خستگی پدرمو ببینم دستاش پینه بسته
مادرم دیشب تا صبح از درد پا نتونست بخوابه
خدای زیبای من کی بهم کمک می کنی میشه منو تو اولویت بزاری خیلی ازت ممنونم خیلی شکرت خداجونم
شکرت خدا جونم شکرت خدا جونم شکرت 🌾🌾🌾🌾🌾♥️🌾🌾🌾🌾🌾🌾
#قشنگ #بینظیر #جذاب #زیبا