پارت آخرینتکهقلبم

#پارت_۲۴ #آخرین_تکه_قلبم
سریع سوار ماشین شدیم، بعد از سلام دادن به نیما دیدم باز آهنگ های رپ گذاشته .
_تو که باز رپ گذاشتی نیما؟؟
_چی بزارم خو قشنگه!
_اون یکی فلشت که آهنگای پاپ هس رو بزار!
_رپ مگه دوس نداری؟
_دارم ولی خواننده های مثه سوگند ، آرمین و لیتو اینا ، نه هر خواننده ای ، سریع فلشو عوض کردم و آهنگ پاپ قشنگی پخش شد.
آرزو از پشت سرم بهم اشاره کرد:
_پاشو بیا پیش من نیاز
برگشتم و گفتم:
_به نیما بگو ، ببینم میراره یا نه؟
_آقا نیما میزاری نیاز بیاد اینجا؟
نیما با مکث گفت
_آره!
روبه نیما کردمو گفتم :
_برم؟
_آره
_مطمئنی؟
زد کنار و گفت:
__آره میکم
زل زدم بش و گفتم:
_نزم الان ناراحت شی؟
_صداشو بلند کرد به عادت همیشگیش:
_نه میگم برو
از صداش ترسیدم ، خشن و عصبی ، بقول خودش کُرد ها عصبی اند!
آرزو گفت:
_پاشو بیا پیش خودم بدو
رفتم بیرون و عقب سوار شدم ، پیش آرزو
#نظر_فراموش_نشه
دیدگاه ها (۳)

#پارت_۲۵ #آخرین_تکه_قلبم سر خیابون دکتر رجائی که رسیدیم نیما...

#پارت_۲۶ #آخرین_تکه_قلبم ماشینو پارک کردن ، نیما در ماشینو ب...

#پارت_۲۳ #آخرین_تکه_قلبم رفتم داخل و سلام دادم ، مامانم جواب...

پارت_۲۲ #آخرین_تکه_قلبم پله هارو آروم بالا رفتمو نشستم سر کل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط