دوستت دارم و نمیدانی دوست میدارمت خطر دارد

دوستت دارم و نمیدانی( دوست میدارمت) خطر دارد
دوستم داری و نمیگویی (عشق و ابراز) دردسر دارد

بسکه زخمیست جانت از همه کس تا می آید کسی می اندیشی
این یکی نیز مثل قبلی ها خنجری تیز بر کمر دارد؟

یا به فکر بزرگ کردن خود یا به فکر خراب کردن توست
یا در اندیشه چپاول تو یا به جنسی اتت نظر دارد

بسکه تنها و خامی و ناچار درد دل میکنی برایش و بعد
مثل دیوار و سقف این خانه شهر از راز تو خبر دارد

مینشینی به گوشه ای غمگین میزنی زل به قاب تنهاییت
آرزو میکنی فقط ای کاش ،زندگی از تو دست بردارد...

علی بهمنی...
دیدگاه ها (۲)

یک روز رفتم که ازدوست داشتنتدست بردارم.....هنوز برنگشته ام.....

نشنو مرا وشرح ملال آور مرامن ناشنیدنی ترم از هر نگفتنی...مهد...

بینِ انبوهی از تفاوت هاشاعران دردِ مشترک دارندمثلِ ظرفی عتیق...

{سناریو شماره 3}

"صحنهٔ ناگهانی"هوای صخره ناگهان سنگین شد... گویی اکسیژن داشت...

Name: Love Part: ⑦ویو رزیهمه داشتن تک تک میرفتن که بخوابن ول...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط