من شروع ماجرایم پرده ی آخرنباشبرگلوگاه غزل بانودگرخنجرنب

من شروع ماجرایم پرده ی آخرنباش،برگلوگاه غزل بانودگرخنجرنباش،اسب وحشی دلم رارام کردی ای دریغ ،گله راکردی رهابانودگرخوسرنباش،حنجره دربغض خفته خواجه رافالی بزن،دیگرآری درغم مااشک پرده درنباش،ریشه ی صبرمراشاخه نباتت تیشه زد،ماهمان یک تیشه ایم وضربه ای دیگرنباش،من توراتاآسمان ها،آسمان هاهم کم است،دوستت دارم دگرعشق مراباورداشته باش.اگه به زورروزگار اززندگیت میرم کنار میرم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار،توگریه های زار و زار سپردمت به روزگار این ازخودم گذشتناپای خاطرخواهیم بزار.
دیدگاه ها (۱)

ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﺵﻧﻤﯽﺩﺍﺭﻡﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﺮﺩﯾﺪ...

پرواز در هوای خیال تو دیدنی ست حرفی بزن که موج صدایت شنیدنی ...

موندم از کجا شروع شد که تورو دوباره دیدم / هنوز از راه نرسید...

ببار بر من ای بارانکاش میبارید بارانبر کویر سوخته سینه منکاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط