در ان تاربکی دلتنگی و ابرهای گریان چشمانم خورشید نگاهت

در ان تاربکی دلتنگی و ابرهای گریان چشمانم ...خورشید نگاهت بر دلم تابید!
ان چنان تابید که از حضورت سبز شد دیده هایم!
تو به بودنم مبتلایی و من به داشتنت !
هیچکدام بی دگری سر نمیکنند ...
تو و من کوتاهترین داستان دنیا که نوشته شد ...
#نوشته_های_من
#شبنم
دیدگاه ها (۲)

در ان گمشده های افکار خویش با چشمانی بسته به دنبال رهایی م...

خیال میکردم عاشقت نمیشم :) اگه نگات کنم یکم♡

دریا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها:)

مث یه پرنده که پراشو چیدن!میترسیدم اما به خاطرت پریدم:)#خاص#...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط