شبها که میگیرد دلم یاد تو را تن میکنم

شبها که میگیرد دلم ،یاد تو را تن میکنم
تنها به یاد بودنت ،احساس بودن میکنم
خود را بغل میگیرمو ، از بین این دیوار ها
تنها به شوق یاد تو ،سودای رفتن میکنم
وقتی که جای خالیت ،خود را نمایان میکند
من در هجوم اشکها ،احساس مردن میکنم
دلتنگ هستم خوب من ،ای کاش برگردی به من
شبها که میگیرد دلم ،یاد تورا تن میکنم.
دیدگاه ها (۱۸)

من همان رودم که بهر دیدنت مرداب شدخاطرم هر لحظه از اندیشه ات...

غمِ تنهایی عذاب است به یادت چه کنم دلِ سر گشته یِ من ...

منتظر در خلوتت آن لحظه می مانی که نیستشعرهایت را درآن هنگام ...

حق من بود که باشی و نگاهم بکنیکه به هر ثانیه با عشق دعایم بک...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط