منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

مـنـم کـه شـهره شهـرم به عشق ورزیدن


مـنـم کـه دیـده نـیالوده‌ام بـه بـد دیـدن


وفـا کـنیم و ملامت کشیم و خـوش باشیم


که در طـریقـت مـا کـافـریـست رنجیدن


بـه پیرمیکده گفتم که چیست راه نـجـات


بخواست جـام مـی و گـفت عیب پوشیدن


مـراد دل ز تـماشای باغ عـالـم چـیـست


به دست مـردم چـشم از رخ تو گل چیدن


به می‌پرستی از آن نقـش خـود زدم بر آب


کـه تـا خـراب کـنـم نقش خود پرستیدن


بـه رحـمـت سـر زلـف تـو واثقم ور نه


کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن


عنان به میکده خواهیم تافت زیـن مـجـلس


کـه وعـظ بـی ‌عملان واجب است نشنیدن


زخـط یـار بـیـاموز مـهـر بـا رخ خـوب


که گرد عارض‌خوبان خوش است گردیـدن


مـبـوس جـز لـب ساقی و جام می حافظ


که دست زهدفـروشـان خطا است بوسیدن


#حافظ
دیدگاه ها (۸)

آنکس که تو را شناخت جان راچه کند؟فرزند وعیال و خانمان را چه ...

ماهواره در درون خانه چون یابد نفوذمی کند انواع آفت های اخلاق...

صحیفه امام » جلد ۲۱ » صفحه 278 و 279به زعم بعض افراد، روحانی...

مرا مسخره کنید!من یک محجبه ام.لطفا مرا مسخره کنید.چرا که نوح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط