آن را که درهوای تو یک دم شکیب نیست

آن را که درهوای تو یک دم شکیب نیست
با نامه ایش گر بنوازی غریب نیست

امشب خیالت از تو به ما با صفاتر است
چون دست او به گردن ودست رقیب نیست

اشکم همین صفای تو دارد ولی چه سود؟
آینه ی تمام نمای حبیب نیست

فریاد ها که چون نی ام از دست روزگار
صد ناله هست و از لب جانان نصیب نیست

سیلاب کوه و دره و هامون یکی کند
در آستان عشق فراز و نشیب نیست

آن برق را که می گذرد سرخوش از افق
پروای آشیانه ی این عندلیب نیست...

#خاصترین

❣🦋❣
دیدگاه ها (۰)

عروسک نازم بعد مدتی دوری مدت کوتاهی اومدی پیشم اما حیف دوبار...

تازه فهمیدم که این دنیا فقط دنیا نبودصرفِ رفتن آمدیم و جای م...

تو که رفتی نفســـم بی تو غریبانه گرفتدلِ زارم قفسی شد که به ...

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانموین درد نهان سوز نهفتن نتوانمتو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط