پارت سیو یکم

پارت سیو یکم

اونیکس :به هر حال اگه بهت چپ نگا کرد بهم بگو چپش کنم

باشع

تایم شرکت تموم شد

به جک گفتم بریم لنا رو برداریم تا مارو ببره کافه

از بس لنا بم زنگ زد که قضیه چی شد پاره شدمم

رسیدیم خونع لنا و لنا اومد و سوار شد

لنا:سلام خوبی


سلام مرسی فدات

لنا تو گوشم پچ پچ کرد

لنا:این کیهههه

بادیگاردم

لنا:چه خفنههههههههههههه رفیقققققق عاشقققققق شدمممممممم

لنا بسه میشنوه

لنا:اوهههههههه باشههه رفیققققق این واسم جور کنن

حالا ببینیم

لنا:عاشقتمممم

باشه

رسیدیم

جک:بانو رسیدیم

اومد و درو باز کرد بهش گفتم که ماشینو ببره پارکینگ بعد بیاد

رفتیم نشستیم و سر تا ته قضیه رو بهش گفتم

لنا:جانننننن منننننن؟

آره

ت باهاش خوابیدی

اوهوم

ولی بعد اینکه اینو دید سگ شد

لنا:یعنی نمیشه یبار نرینییییییی

به من چه بابام زور کرد

بعد از کمی حرف زدن لنا گف

لنا:میای مهمونی جون مننننن


چی؟


لنا:دورهمی همه همسنیم تقربیا ۱۵ نفر مختلفه و بازی اینا میکنیم تو ویلا

باشع میام

لنا :باشع فردا ساعت ۸ الی ۳

باشع
دیدگاه ها (۰)

پارت بعدی رو فردا میزارم

پارت سیم۲ ساعت بعد*جک**هیچجوره نمیتونم خودمو کنترل کننممماوف...

استایل ماری برای شرکت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط