فریادم بر آسمان ها رسید

فریادم بر آسمان ها رسید
دریغا شنوایی نبود
چو درد هم خونم شد دگر مهمانی نداشتم
چو پیرهنم سفیدشد ،مهمان بود،چو من در نداشتم
چو خانه ام صغیر بود،غم هم خانه ام شد
چو در انتظارچشمان تو... چشمانم بی نور شد
دیدگاه ها (۴)

جهان ز غوغای غم دیوانه وار رقص کنان است روح غم دیده ها در حا...

نایابمچو یار دگریمنرهسپار باد صبا میشومتا در رهگذری به تماشا...

ز خیانت دیده ام از تبسم گر تو رفتی، چو سراغم دگر نیامدز دست ...

در بالای کوهیبا قلب پر از حسرتی فلق را به چشم دیدمدر خیال تو...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط