خوب استارت بزنیم
خوب استارت بزنیم
کمیک روح ها پارت ۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🟠نیفتی
🟠اوه سوسک کوچولوها دارین چیکار میکنین بر گردین اینجا هنوز تموم نشده شاک*شاک*شاک*
🟡چارلی
🟡اوه نیفتی میشه یکم آرومتر...
🟠باشه اوه گیرتون انداختم(سوسکارو با یه ضربه میکوشه)
🟡اوه نیفتی خواهش میکنم آرومتر لطفاً
⚪وگی
⚪یا آروم میشی یا روی سگم بهت نشون میدم (دویدن برای گرفتن نیفتی)
🔴الستور
🔴هههههم چه خبر شده اوه نیفتی تو خیلی شیطونی اما این دیگه زیادیه (صدای بلند) کوچولوی عزیزم تمومش کن (نیفتی متوقف می شود)
🟠(برخورد میکنه با قفسه کتاب ها) اوه هاهاها (افتادن)
🟡وای نیفتی حالت خوبه
🟠اوه سوسکای پرنده(بیهوش شدن)
🟡اوه نیفتی همه کتابا افتادن رو سرت هااا؟ این دیگه چیه هاا؟ عععع : نوشته کتاب نفرین(الستور پشت سرش ظاهر میشه)
🔴به نظر کتاب جالبی میاد چارلی نمی خوای بازش کنی
⚪به هیچ وجه چارلی ممکنه خطرناک باشه بهتره بازش نکنی
🟡ولی آخه یه کتاب که به کسی آسیبی نمیروسنه (باز کردن)(الستور سرشو نزدیک میاره تا بفهمه داخل کتاب چی نوشته)
(برق همه جارو میگیره و روحه الستور با چارلی عوض میشه)
(هردو بیهوش میشن)
🟡عههه وای سرم داره گیج میره ههههم من چرا افتادم چی (نگاه کردن به دستاش) این دستای الستوره چه اتفاقی افتاده !!!!!!!!!!!
🔴اوه سرم(نگاه کردن به چارلی) تو دیگه کی هستی چرا اینقدر شبیه منی صبر کن ببینم من اومدم داخل بدن چارلی اوه فاک*
🟡اوه واسه همیشه تو بدن الستور گیر افتادم نهههههه (گریه کردن)
🔴وای چارلی میشه تو بدن من گریه نکنی داری ترحم تو بدن من نشون میدی
🟡گور بابات الستور واسه همیشه تو بدن عوض شده همقراره زندگی کنیم اونوقت تو نگران نیستی
⚪(خشکش زده) وایی نه بهتون گفتم بازش نکنین
🟡وگی حالا باید چیکار کنم تو دیگه منو مثل قبل دوست نداری
⚪نه چارلی من دوست دارم و دوست خواهم داشت حتی اگه تو بدن الستور باشی 😓
🔴میشه با بدن من قربون صدقه رفتن متوقف کنید چارلی عزیزم اشکاتو پاک کن چون گریه الان فایده ای نداره من فردا براش یه راه حلی پیدا میکنم پس اشکاتو پاک کن
🟡عهوم باشه
⚪عععع چارلی اگه ناراحت نمیشی من باید بگم که عاااااممممم من نمیتونم با تو تو یه تخت باشم میدونی خب
🔴 اشکالی نداره چارلی امشب میتونه بیاد اتاق خودم
⚪عمرا اگه اجازه بدم تو اتاق نصف نیمت بخوابه اونم کناره تو
🔴او داری قضاوتم میکنی من همچین آدمی نیستم
⚪همین که گفتم نه یعنی نه
🔴خب چارلی کجا بمونه ؟
🟡نگران نباش وگی اتاق الستور یه گوشه برای خوابیدن پیدا میکنم
⚪اههههه 😮💨باشه ولی یه شرطی دارم
🟡چه شرطی ؟
(در اتاق)
🔴اوه فاک*من قراره با همین دستایه بسته بخوبم
(ادامه).
کمیک روح ها پارت ۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🟠نیفتی
🟠اوه سوسک کوچولوها دارین چیکار میکنین بر گردین اینجا هنوز تموم نشده شاک*شاک*شاک*
🟡چارلی
🟡اوه نیفتی میشه یکم آرومتر...
🟠باشه اوه گیرتون انداختم(سوسکارو با یه ضربه میکوشه)
🟡اوه نیفتی خواهش میکنم آرومتر لطفاً
⚪وگی
⚪یا آروم میشی یا روی سگم بهت نشون میدم (دویدن برای گرفتن نیفتی)
🔴الستور
🔴هههههم چه خبر شده اوه نیفتی تو خیلی شیطونی اما این دیگه زیادیه (صدای بلند) کوچولوی عزیزم تمومش کن (نیفتی متوقف می شود)
🟠(برخورد میکنه با قفسه کتاب ها) اوه هاهاها (افتادن)
🟡وای نیفتی حالت خوبه
🟠اوه سوسکای پرنده(بیهوش شدن)
🟡اوه نیفتی همه کتابا افتادن رو سرت هااا؟ این دیگه چیه هاا؟ عععع : نوشته کتاب نفرین(الستور پشت سرش ظاهر میشه)
🔴به نظر کتاب جالبی میاد چارلی نمی خوای بازش کنی
⚪به هیچ وجه چارلی ممکنه خطرناک باشه بهتره بازش نکنی
🟡ولی آخه یه کتاب که به کسی آسیبی نمیروسنه (باز کردن)(الستور سرشو نزدیک میاره تا بفهمه داخل کتاب چی نوشته)
(برق همه جارو میگیره و روحه الستور با چارلی عوض میشه)
(هردو بیهوش میشن)
🟡عههه وای سرم داره گیج میره ههههم من چرا افتادم چی (نگاه کردن به دستاش) این دستای الستوره چه اتفاقی افتاده !!!!!!!!!!!
🔴اوه سرم(نگاه کردن به چارلی) تو دیگه کی هستی چرا اینقدر شبیه منی صبر کن ببینم من اومدم داخل بدن چارلی اوه فاک*
🟡اوه واسه همیشه تو بدن الستور گیر افتادم نهههههه (گریه کردن)
🔴وای چارلی میشه تو بدن من گریه نکنی داری ترحم تو بدن من نشون میدی
🟡گور بابات الستور واسه همیشه تو بدن عوض شده همقراره زندگی کنیم اونوقت تو نگران نیستی
⚪(خشکش زده) وایی نه بهتون گفتم بازش نکنین
🟡وگی حالا باید چیکار کنم تو دیگه منو مثل قبل دوست نداری
⚪نه چارلی من دوست دارم و دوست خواهم داشت حتی اگه تو بدن الستور باشی 😓
🔴میشه با بدن من قربون صدقه رفتن متوقف کنید چارلی عزیزم اشکاتو پاک کن چون گریه الان فایده ای نداره من فردا براش یه راه حلی پیدا میکنم پس اشکاتو پاک کن
🟡عهوم باشه
⚪عععع چارلی اگه ناراحت نمیشی من باید بگم که عاااااممممم من نمیتونم با تو تو یه تخت باشم میدونی خب
🔴 اشکالی نداره چارلی امشب میتونه بیاد اتاق خودم
⚪عمرا اگه اجازه بدم تو اتاق نصف نیمت بخوابه اونم کناره تو
🔴او داری قضاوتم میکنی من همچین آدمی نیستم
⚪همین که گفتم نه یعنی نه
🔴خب چارلی کجا بمونه ؟
🟡نگران نباش وگی اتاق الستور یه گوشه برای خوابیدن پیدا میکنم
⚪اههههه 😮💨باشه ولی یه شرطی دارم
🟡چه شرطی ؟
(در اتاق)
🔴اوه فاک*من قراره با همین دستایه بسته بخوبم
(ادامه).
- ۴.۱k
- ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط