چ شبیخون قشنگ زده آغاز نگاه

چہ شبیخون قشنگـۍ زده آغـاز نگاهٺ
باز هم صید خودش ڪرده مرا ، بازِ نگاهٺ

چشم هایٺ بہ من افتاد و مرا باز صدا زد
مۍڪَشد پاۍ مرا ســوۍ تو آواز نگاهٺ

چشم زیباۍتو را دیدم واین معجزه ڪافۍسٺ
من ڪه ایمان بہ‌تو آوردم و اعجاز نگاهٺ

آمدم با تو بگویم ڪه بہ‌من بۍتو چہ رفتہ‌سٺ
ماٺ و مبهوٺ شدم من بہ برانداز نگاهٺ

دوستٺ دارم و دانۍ ڪه گرفتار تو هستم
مۍ ڪُشد این دل بیـمار مرا ناز نگاهـٺ

گوۍجادویۍ چشم تو چنان شیفتہ ام ڪرد
آمدم تا ڪه بگویۍ بہ من آن راز نگاهٺ

تو ڪه زیبایۍ آمیزش موسیقۍ و شعرۍ
بہ! چہ آهنگ قشنگۍ سٺ درآن ساز نگاهٺ
دیدگاه ها (۲)

سڪوتی ڪردم از دردم ڪه یارم با خبر گرددڪه شاید با سڪوٺ من دوب...

امشب ڪمۍ ستاره و یڪ ماه چیده ام ؛آرۍ ،تـو را بہ حد جنون خواب...

بی واسطه می گویمبی هیچ دلهوره ایی من می خواهمت که داشته باشم...

تنها تو که باشی کنار مندلم قرص استاصلا تمام قرص‌هاجز تو ضرر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط