دستهایم را

دست‌هایم را
به آوای ِ بلند ِ موهایت
گِره می‌زنم ...

لابه‌لای انگشتانم
سکوت ِ پرنده‌ایست بنفش
در طلایی ِ موهـــای ِ تـــو
ای دوشیزه‌ی آبی ...
دیدگاه ها (۸)

چرا چرا خب چرا...................

سلامتی روزی کهنی نی کوچولـــومبا ناراحتی بیاد پیشمبغلش کنم ب...

شیخی ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﻣﻴﺪﻭﻳﺪ ...ﭘﺮﺳﻴﺪﻣﺶ : ﻳــﺎ شیخ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﭼُﻨﻴ...

عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.کلاغ و ک...

در من دخترکی پر از شور و نشاط ، تمام روز ، با شادترین موزیک ...

چندپارتی

ای قرمز مشوّش، در آبیِ رها!‏در آب رودخانه رسیدند انارها؟ بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط