هر غروب

هر غروب

می آید و مرا در آغوش می گیرد

تنها

“تاریکی” ست که مرا خوب می فهمد.
دیدگاه ها (۳)

عشق شوری در نهاد ما نهادجان ما را در کف غوغا نهادفتنه ای انگ...

شیشه نازک احساس مرا دست نزن !چِندشم می شود از لک انگشت دروغ ...

من خدایی دارم ، که در این نزدیکی استنه در آن بالاهامهربان ، ...

تاریکی تنهایی نی خلوت تنهایی چه کسی به تماشا می اید چه کسی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط