به من میگفت

به من می‌گفت:
"چشم‌های تو مرا به این روز انداخت.
این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده.
تاب و تحمل نگاه‌های تو را نداشتم.
نمی‌دیدی که چشم بر زمین می‌دوختم؟"
به او گفتم:
"در چشم‌های من دقیق‌تر نگاه کن!
جز تو هیچ چیزی در آن نیست..."
چشم‌هایش...
بزرگ_علوی 📝

#خاص
دیدگاه ها (۱)

مزین می کند وقتی که با قالیچه ایوان رافراهم می کنم من هم بسا...

.همیشه چای برایم بیشتر از یک نوشیدنی ساده بودهچای بهانه‌ ایس...

- دوست داشتنت!دوست داشتنت وظیفه‌ام که نبود، فریضه‌ام بودبه ج...

.همیشه میگفت جز من کسی را دوست ندارد!میگفت اولین و آخرین نفر...

زیباترین لبخند جهان را داشت آن شب کنارم خوابیده بود بیدار شد...

آدم های صبور..،یه خصوصیت عجیب دارن،بی نهایت لبخند می زنن ......

باید بدانی دیدنت هر روز رویا می شوداین دل برای حس تو غرق تمن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط