میخواهم تو را در آغوش بگیرم

میخواهم تو را در آغوش بگیرم
سرت را روی زانوهایم بگذارم
و
ذره ذره ات را پر از شعر کنم!
اما
میترسم وجودت بوی شعرهایم را بگیرد
به خانه که میرسی
بازخواستت کنند؛
که کدامین شاعر پرچانه تو را سروده

#ندا_عبدی
دیدگاه ها (۷)

من به بی رحمی "اتفاق" معتقدم. اینکه وقتی میفته، می خواد زندگ...

باور کن این روزهاحق با همه هست جز منیک شعله سهم من استکه عاش...

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیزکه‌همین‌شوق مرا، خوب‌ترینم ...

اینکه هنوز به همون موزیکی گوش می‌دم ،که تو گوش می‌دی...اینکه...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

***## رمان فرزند آتش### پارت ۱بوی تند عرق، چرم فرسوده و منتو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط