سناریو شیطان کش

سناریو شیطان کش

پارت ۵

از زبون ایچیگچو
۳ ماه از رفتن ش میگذره و من تا الان شمشیرم تغییر رنگ نداده
تمرین آخر خیلی سخته و هنوز استاد نشدم
هنوز دو ماه تا بهار مونده و من تا اون موقع باید استاد بشم تا بتونم تو آزمون شرکت کنم وگرنه دیر میرسم و باید یک سال دیگه صبر کنم

یک ماه بعد....

بلاخره شمشیر تغییر رنگ داد
رنگش هم قرمز شده

ایچیگو با خودش میگه
ایچیگو: اون پسره ش بهم گفت باید یه تنفس داشته باشم تا بتونم شیاطین رو راحت تر بکشم

ایچیگو بازم تمرین میکنه تا بتونه از یکی از تنفس ها استفاده کنه ولی نمیتونه چون اصلا نمیدونسته چطور اونا رو فعال کنه ، پس به ذهنش میرسه یه تنفس بسازه

۱۲ روز گذشته و ایچیگو تونست یه تنفس بسازه
ایچیگو: بلاخره تونستم یه تنفس بسازم و تبق چیزایی که ش کفت که هر تنفس از چه تنفسی سر چشمه میگیره

تنفس من از تنفس سنگ و آب سرچشمه گرفته

به هر حال باید کم کم آماده شم تا به آزمون برم
۱۸ روز دیگه باید توی آزمون حاضر بشم

۱۸ روز گذشته....

ایچیگو: الان یک روزه دارم راه میام تا به آزمون برسم
محل آزمون بالای این تپه هست
خدایا بلاخره رسیدم..

ایچیگو از درخت های گلیسیرین میگذره و به مهوته آزمون میرسه

ایچیگو اندر ذهن :
اون دختره با گیره موی پروانه چرا انقدر ساکت و بی احساس هست قیافش

یه هفته گذشته و ازمون تموم شد .

فعلا منتظر بمونید برای پارت بعد...
دیدگاه ها (۵)

بپرسیدددددددهرچند دوست دارید بپرسید

پارت ۶ ایچیگو : آه بلاخره تموم شد ...میدونی راستش خیلی راحت ...

یک عدد آرت دیگه از جینسهاد استوری؟ نظر؟ لایک؟سروشمون : https...

ایشون یکی از خواهر های اون مو صورتیه که اسمشو یادم رفت هست ق...

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷پارت : ۶ویو ا.تبعد از اینکه لانا رفت بیرون تا صورت...

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷پارت : ۷ویو ا.ترفتیم سمت کیسه بوکسا دستکشای بوکسو ...

دو پارتی از جینتو برای تحصیل به سئول مهاجرت کردی و امروز روز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط