ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part: 2
چشم هام تار میدید
درست نمی تونستم ببینم و سرم گیج میرفت

+لعنتی اینجا کجاست؟

که یه دفعه صدای خماری درست یکم جلوتر بلند شد
داشت سیگار میکشید و حرفی نمیزد

بادیگاردش جلو اومد و شروع به چرتو پرت گفتن کرد

_بالاخره به هوش اومدی

+اوه سـ.. س سلام

_تو میدونستی با کی طرفی که جرئت کردی اینکار هارو انجام بدی؟

+هان؟ منظورتون چیه؟

_عجب پس خودتو به نفهمی میزنی
درست جواب بده رئیست کیه؟

+رئیسم؟ من خودم رئیسم هانول هم دستیارمه

_ این مسخره بازی نیست بچه جون
فکر نکنم بتونی از پس شکنجه‌ها بر بیای

+اقا گوشیم کو؟
_چرا جدی نمیگیری؟ ما دزدیدیمت حتی احتمال اینو هم داره که کشته بشی

+بزار بزار من به مامانم زنگ بزنم وگرنه قبل از شما منو میکشه لطفا

_واقعا داری میگی؟ خلی چیزی هستی؟

صدای پاهایی که به سمتم میومد رو میشنیدم

تهیونگ بود.
هنوز با همین عطر خوش بو...

تهیونگ: پس نمیخوای جواب بدی

+تو ت.... توو
_جواب بده (با داد)
+ من رئیس ندارم چرا باور نمیکنید

_هرکدوم از این ادمایی که اینجان یه کاری به عهده شونه و باعث سود منه
اما تو برعکس باعث دردسر منی

نزدیک تر شد و جوری که توی گوشم زمزمه میکرد....

_لباس قشنگ بپوش...


༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۱)

ملودی_تلخ🍷Part: 3با گفتن این حرفش موهای تنم سیخ شدازش انتظار...

ماهِ_تیره🌑Part: 4اروم ولی ترسناک قدم بر می داشت و منم با هرق...

ملودی_تلخ🍷Part: 1عطر شو خیلی دوست داشتم مدت ها بود که کار ها...

نام فیک ملودی تلخ ژانر اصمات عاشقانه ای درام مافیایی خشنکا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط