رویم آرام و دلم پر خون است

رویم آرام و دلم پر خون است



این برای دل من قانــون است



صورتم ســـــرخ ولی با سیلی



گونه ام سرد ولی گلگون است



زهر خـندی که به لب ها دارم



به تقاص جــــگر مجنون است



هر چـــه با یاد تو نزدیک ترم



تپش دل به نظر افــزون است



جز نظــــر بازی و طنازی تو



چهره از خاطـره ام بیرون است



به نقابی که به صــورت دارم



مَنگر، صورت من محـزون است



غم بیهودگی و درد فــــــــراق



در دل بی خبرم مدفــون است



خشـک شد دیده ی من از باران



مَثَل دیده ی من کـــارون است
دیدگاه ها (۴)

یکی بنام تو را از جهانِ من کم کناگر چه رفته ای امّا دوباره ت...

دوست داشتنآخرین داشته ی آدمی‌ست...پنجره را باز بگذارید...ما ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط