میان اینهمه گرفتاری و روزمرگی مگر آدم چه میخواهد

میانِ اینهمه گرفتاری و روزمرگی مگر آدم چه میخواهد،

جز یک "دلِ" گرم
و "دو فنجان" چایی شیرین که
"رو به رویِ هم" بدونِ فکروخیال نوشید و آرام گرفت..
دیدگاه ها (۱)

ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮدی ﺑﺮاﯾﺖ ﭼﯿﺰی ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﭼﯿﺰی ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ........ !ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ...

آهستـــه بــــگوخاطـــــرم نیــــــستتو از بـارانی یا که از ...

پدرِعشق بسوزدکه درآمدپدرم...!

پاییز اغوا گرانههر روز رنگ عوض می‌کندحسادتش طبیعی ستچون این ...

میانِ اینهمه گرفتاری و روزمرگی مگر آدم چه میخواهد جز یک “دل...

یلدا مبارک

خلوت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط