ازهمان راهی که رفته ای برگشته ام

ازهمان راهی که رفته ای ،برگشته ام
آمده ام تا شعر تازه ات را بخوانم
وامیدوار باشم که دوباره آدم ها بتوانند
در این حفره ی خالی
جایی برای گرم شدن پیداکنند!
وزیر بارانی که می بارد،خیس شوند...
حتی اگر ازناودانِ خانه ی شاعری باشد که
دچار خشکسالی کلمه شده است

غمگینم
غمگینم که چرا نمیشود با حریر پیرهنم
و با تغییر رنگ این چشم های شیشه ای
اخلاق انگشتان تو را عوض کنم؟

تنهایی زخم هایم را اهلی کرده است
تنهایی با صورتک هایی از من
که برای خودم دست تکان میدهند دوست شده است...

با تمام این احوال
دوست دارم از راهی که رفته ای برگردم
وجای زخم هایم را با کلمات پرکنم
با کلمات آشنایی که لختی شاخه های درختان این خانه را می پوشاند
و دهان این حفره ی تاریک را که هنوز هم
با سماجت احمقانه ای
به دوست داشتن تو معترف است!
#الهام_صالحی_ارغنون
دیدگاه ها (۸)

کلبه ام پنجره ای باز به دریا داردخوب من! منظره ی خوب ، تماشا...

دستم به آروزهایم نرسیدو من خسته اممثل کودکی که پای درخت نشست...

❄ ️می‌سپارم کشور دل‌ را به‌دستانت ولیخواهشا مانند مسئولانِ ا...

فرق بین رفاقت دو روزه و رفاقت چندین ساله،مثل فرق بین چایی کی...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط