دستم بالامیبرم
دستم بالامیبرم ...
آسمان پایین میکشم ...
میخواهم بزرگی زمین را ...
نشان آسمان دهم ...
تابداند ...
گمشده ام ...
ن درآغوش او ...
ک درهمین خاک بی انتهاس ...
آنقدرازدلتنگی هایم برایش میگویم ...
تا زرد شود ...
نم نم بگرید ...
ومیدانم کسی نخواهددانست ...
غم آن غروب بارانی ...
همه ازدلتنگی های من بود ...
آسمان پایین میکشم ...
میخواهم بزرگی زمین را ...
نشان آسمان دهم ...
تابداند ...
گمشده ام ...
ن درآغوش او ...
ک درهمین خاک بی انتهاس ...
آنقدرازدلتنگی هایم برایش میگویم ...
تا زرد شود ...
نم نم بگرید ...
ومیدانم کسی نخواهددانست ...
غم آن غروب بارانی ...
همه ازدلتنگی های من بود ...
- ۳۱۰
- ۰۷ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط