MaahBanafsham

#Maah_Banafsham

#part104

_دیانا همونجا میخوابیدی الان بیای کمترت بدتر میشه
یهو برگشتم دیدم داره مثل پنگوئن میاد
خندیدم که گفت
+ایی،ارسلان نخندددد
_چشم(خنده)
+باز میخندهههه
_خیلی لباسه بهت میاد مخصوصا وقتی اینجوری راه میری(خنده)
دیگه چیزی نگفت منم با خنده رفتم تو اتاقم
که دیانام اومد
+مگه اتاق کارت پایین نبود؟؟
_اره
+پس اینجا؟؟
_خو اینجا جزوی از کاری کوچیکمه
+کتاب زیاد میخونی؟!
سرمو تکون دادم و گفتم
_اوهوم
+معلومه هرجا میری یه کتابخونه هست
_کتاب خیلی خوبه،زیاد بخون
+چشم
_افرین
+ارسلانننن
_جون
+خوابم میاد(کلافه)
_خوب چرا نمیخوابی جوجه؟
+چون تو بیداری
_من قهوه خوردم نگران من نباش،خودمم بخوام نمیتونم بخوابم
+میترسم
_از چی؟
+برم تو اتاق بخوابم
_دیانام ببین نمیخواستم بهت بگم،چون ترسیدم حص بدی بهت دست بده،من اینجا کلی نگهبان گذاشتم
حتی جاهایی که فکرشو نکنی
نگهبانای جلوی در سگ دارن
یعنی امنیت کامل برات فراهمه
+ارسلان
_جون
+تو واقا دیوونه ای(خنده)
رفتم نزدیکش و بغلش کردم
سرمو بردم جلو و خمار گفتم
_اره،دیوونه توعم،دیوونه این ل‍.ب‍.ا.ت‍.م دیوونه این هیکلتم
دیانا بهت زده نگام میکرد
که به ل‍.ب پایینش میک عمیقی زدم
+ارسلان(خمار)
_جونم
+کار خودتو کردی
میدونستم منظورش چیه ولی گفتم
_متوجه نمیشم،چیکار؟؟؟
با خجالت دستمو برد سمت ک‍.ص‍.ش
خیسه خیس بود
_خانومم برا کی اینقدر خیس کرده
دستم همونجاش بود
میخواستم بی قرارش کنم
+برا شوهرش
_شوهرش کیه
+ارسلان اذیتم نکن،حال خوشی ندارم(خمار)‌....
دیدگاه ها (۰)

#Maah_Banafsham ‌#part106‌‌میخواستم پاشم که م‍.ر.د‌.و.ن‍.گ‍....

#Maah_Banafsham ‌#part107‌با این حرفم لبخندی زد و داشت میرفت...

#Maah_Banafsham ‌#part102‌+ارسلانننننن(جیغ)با ترس دوییدم سمت...

#Maah_Banafsham ‌#part101‌+ارسلان چیکار داری میکنی_کاری که ب...

رمان بغلی من پارت ۱۲۱و۱۲۲و۱۲۳ارسلان: محکم گوشه ای از ل*شو بو...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط