چندشاتی نامجون
چندشاتی نامجون
part ۴
-خیلی امتحانت رو عالی دادی که نشستی فیلم میبینی؟
با عصبانیت گفت و مسخره کرد
- اون برگه من نبود.. اون دست خط من نبود
- دهنتو ببند..
- هق.. تو بهم اعتماد نداری؟ اون برگه من نیست
- ات.. میرم به مدیر میگم دوربین کلاس رو چک کنه، وقتی کلاس نبودم کسی اومده تا برگه هارو جا به جا کنه یا نه..
-هق.. برو ببین
ات با گریه گفت
نامجون با عصبانیت به سمت مدرسه برگشت
پرش زمانی به برگشت نامجون به خونه
نامجون ویو
به مدرسه برگشتم و دوربین هایکلاس رو چک کردیم..
حق با ات بود..
ملودی برگه هارو جا به جا کرد
وای خدایا..
با عصبانیت نفس کشید
به خونه برگشت..
-ات..
صدایی نیومد..
-عزیزم کجایی؟
ات داخل آشپز خونه بود و داشت قهوه درستمیکرد
نامجون به آشپز خونه رفت و ات رو از پشت بغل کرد
- عزیزم.. متاسفم
-خفه شو.
-عه.. ات..ببخشید
-همین ؟ ببخشید؟ انتظار داری الان ببخشم؟؟ گمشو کنار
-ات حق با تو بود.. متاسفم
- تو خودتخوب اون دختر پیکمی رو میشناسی
part ۴
-خیلی امتحانت رو عالی دادی که نشستی فیلم میبینی؟
با عصبانیت گفت و مسخره کرد
- اون برگه من نبود.. اون دست خط من نبود
- دهنتو ببند..
- هق.. تو بهم اعتماد نداری؟ اون برگه من نیست
- ات.. میرم به مدیر میگم دوربین کلاس رو چک کنه، وقتی کلاس نبودم کسی اومده تا برگه هارو جا به جا کنه یا نه..
-هق.. برو ببین
ات با گریه گفت
نامجون با عصبانیت به سمت مدرسه برگشت
پرش زمانی به برگشت نامجون به خونه
نامجون ویو
به مدرسه برگشتم و دوربین هایکلاس رو چک کردیم..
حق با ات بود..
ملودی برگه هارو جا به جا کرد
وای خدایا..
با عصبانیت نفس کشید
به خونه برگشت..
-ات..
صدایی نیومد..
-عزیزم کجایی؟
ات داخل آشپز خونه بود و داشت قهوه درستمیکرد
نامجون به آشپز خونه رفت و ات رو از پشت بغل کرد
- عزیزم.. متاسفم
-خفه شو.
-عه.. ات..ببخشید
-همین ؟ ببخشید؟ انتظار داری الان ببخشم؟؟ گمشو کنار
-ات حق با تو بود.. متاسفم
- تو خودتخوب اون دختر پیکمی رو میشناسی
- ۲۰.۱k
- ۲۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط