پارت
پارت۳۲
نفرت جونگکوک روز به روز بیشتر میشد
و درد ماکیا روز به روز ضعیفش میکرد به طوری که ماکیا نمیتونست حتی بلند بشه
اون مسکن ها غیرقانونی و بشدت خطرناک بودن و یکبار استفاده از اونا خیلی خطر داشت
ولی اثرش که میرفت درد حتی بیشتر میشد
جونگکوک از اون روز بشدت عوض شد
آدم سرد و خشنی بود ولی الان بدتر از قبل شده بود
جونگکوک بیرحم تر از همیشه شده بود و به راحتی میتونست بقیه رو بکشه
جیمین با نفرتی که از خواهرش پیدا کرده بود دیگه نمیتونست مثل قبل بشه
ولی تهیونگ فقط تهیونگ بود میدونست میون همون ماکیاست به هرحال تمام مدت بچگیش با ماکیا صمیمی بود و خیلی خوب میشناختش
و همیشه دوست عزیزش ماکیا رو باور داشت ولی الان نمیتونست باور کنه دختری که وقتی بدنیا اومد جای خواهر کوچکترش و پر کرده بود الان بهشون خیانت کرده دختری که از بچگی فقط و فقط دنبالش میگشت تا ازش مراقبت کنه
این فقط تهیونگ بود که هنوز از ماکیا تنفر نداشت و بهش امید داشت
تهیونگ متوجه حال بده ماکیا توی مراسم بود ولی جونگکوک و جیمین حتی یک دقیقه هم به حرف هایی که درمورد میون زده میشد حتی گوش هم نمیدادن و هرکی از میون حرف میزد کشته میشد
برای همین بود که تهیونگ نمیتونست ماکیا رو نجات بده و کمکش کنه
ماکیا توی اون اتاق جون میداد از درد و کسی که همیشه دردش و بدتر میکرد روشین بود
.................
حمایتا خیلی کمهههه
یکم بیشتر کنین حمایتارو
نفرت جونگکوک روز به روز بیشتر میشد
و درد ماکیا روز به روز ضعیفش میکرد به طوری که ماکیا نمیتونست حتی بلند بشه
اون مسکن ها غیرقانونی و بشدت خطرناک بودن و یکبار استفاده از اونا خیلی خطر داشت
ولی اثرش که میرفت درد حتی بیشتر میشد
جونگکوک از اون روز بشدت عوض شد
آدم سرد و خشنی بود ولی الان بدتر از قبل شده بود
جونگکوک بیرحم تر از همیشه شده بود و به راحتی میتونست بقیه رو بکشه
جیمین با نفرتی که از خواهرش پیدا کرده بود دیگه نمیتونست مثل قبل بشه
ولی تهیونگ فقط تهیونگ بود میدونست میون همون ماکیاست به هرحال تمام مدت بچگیش با ماکیا صمیمی بود و خیلی خوب میشناختش
و همیشه دوست عزیزش ماکیا رو باور داشت ولی الان نمیتونست باور کنه دختری که وقتی بدنیا اومد جای خواهر کوچکترش و پر کرده بود الان بهشون خیانت کرده دختری که از بچگی فقط و فقط دنبالش میگشت تا ازش مراقبت کنه
این فقط تهیونگ بود که هنوز از ماکیا تنفر نداشت و بهش امید داشت
تهیونگ متوجه حال بده ماکیا توی مراسم بود ولی جونگکوک و جیمین حتی یک دقیقه هم به حرف هایی که درمورد میون زده میشد حتی گوش هم نمیدادن و هرکی از میون حرف میزد کشته میشد
برای همین بود که تهیونگ نمیتونست ماکیا رو نجات بده و کمکش کنه
ماکیا توی اون اتاق جون میداد از درد و کسی که همیشه دردش و بدتر میکرد روشین بود
.................
حمایتا خیلی کمهههه
یکم بیشتر کنین حمایتارو
- ۳.۶k
- ۰۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط