هنرمند کوچولوی من 😘
دختر خوبیه یا ن.....
بعد از اینکه شرکت تعطیل شد ات و کوک باهم رفتن سینما
و مامان کوک هم بدونه این که کسی بفهمه دنبالشون کرد
راوی...
کوک و ات توی سینما دست در دست هم و مامان کوک پشتشون که فیلم وارد سحنه احساسی میشه و همه عشقشون رو بوسیدن مخصوصا ات و کوک ......
بعد سینما جوری که مامان کوک میشنید
کوک: من بخاطر....خودتون تصور کنید...کمپانی تنبیهم کرده و تا دو ماه حقوق ندارم
ات: اشکال نداره که ااا راستی گفتی دو روز دیگه تولد مامانت
کوک: آره
ات: خب پس نمیریم رستوران تو پولاد رو جمع کن برا مامانت یچی بخر
کوک: من که پول تا بخای دارم نمیخاد .....بت گفتم چون دوس دارم همچی رو بدونی
م.کوک:آزمون اول ✅️
ات: مشکلی نیست میرین خونه من من غذا میپزم
کوک: باشه بریم
راوی..
وقتی رفتن خونه ات
غذا خوردن و بعد جونکوک رفت تبقه پاین پیش عضا
ات:فردا صبح که بیدار شدم رفتم شرکت با خانم پارک شروع به فیلم برداری کردم
خانم پارک:از این دختر خشم میاد دربارش که تحقیق
کردم فهمیدم دختر خوبیه
.....
میدونم کم شد ولی دیگه دیگه
😁
بعد از اینکه شرکت تعطیل شد ات و کوک باهم رفتن سینما
و مامان کوک هم بدونه این که کسی بفهمه دنبالشون کرد
راوی...
کوک و ات توی سینما دست در دست هم و مامان کوک پشتشون که فیلم وارد سحنه احساسی میشه و همه عشقشون رو بوسیدن مخصوصا ات و کوک ......
بعد سینما جوری که مامان کوک میشنید
کوک: من بخاطر....خودتون تصور کنید...کمپانی تنبیهم کرده و تا دو ماه حقوق ندارم
ات: اشکال نداره که ااا راستی گفتی دو روز دیگه تولد مامانت
کوک: آره
ات: خب پس نمیریم رستوران تو پولاد رو جمع کن برا مامانت یچی بخر
کوک: من که پول تا بخای دارم نمیخاد .....بت گفتم چون دوس دارم همچی رو بدونی
م.کوک:آزمون اول ✅️
ات: مشکلی نیست میرین خونه من من غذا میپزم
کوک: باشه بریم
راوی..
وقتی رفتن خونه ات
غذا خوردن و بعد جونکوک رفت تبقه پاین پیش عضا
ات:فردا صبح که بیدار شدم رفتم شرکت با خانم پارک شروع به فیلم برداری کردم
خانم پارک:از این دختر خشم میاد دربارش که تحقیق
کردم فهمیدم دختر خوبیه
.....
میدونم کم شد ولی دیگه دیگه
😁
- ۵.۲k
- ۲۵ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط