موهایت هنوز جادوگر روزهای من است

موهایت هنوز جادوگر روزهای من است
من شب ها خواب تو را میبینم
راستش هیچ وقت فراموش نشده ای
کلید می اندازم در خانه را باز میکنم
و فکر میکنم تو نشسته ای میانه ی تاریکی
تا تولدم را تبریک بگویی
منی که از تمام روزهای جهان تنها تولد تو یادم بود
راستش را بخوای به تو عادت کرده ام
و چیزی از من در من نیست
چشم هایت را بدون هیچ کم و کاستی میپرستم
سجاده همیشه پهن اتاق سمت چشم توست

یادت هست ان روز میانه ی جاده ی کاشان
باران بارید
از ماشین پیاده شدم
زیر باران پر شدم از تو
و خواستم مال من باشی؟
یادت هست
درست سال پیش همین موقعه
یادش بخیر جاری بودی در من

حالا در را که باز میکنم
هیچکس من را شگفت زده نمیکند
و من غمگین میانه ی شادی عزیزان
دوری ات را تاب می اورم
بیا مال من شو
بیا کادوی تولد امسال من خودت باش
خواهش میکنم
سهم من از دنیا توست
بیا
برایم تو تولد بگیر
که من
هرجور که عاشقت شدم یادم نیست
من چیز دقیقی از خودم یادم نیست
تاریخ تولد تو را از حفظم
با اینکه خودم تولدم یادم نیست ...

کلید خانه ی که تو در ان نباشی به هیچ دردی نمیخورد
کاش امشب کادویم را خودت برایم بیاوری
و خودت بیایی
بیا
#تولدم_مبارک

98/07/01

«تبریک بگو تا که بمیرم از شوق
غیر از تو مرا کسی نمی بوسد ک ...»
#پاییز
دیدگاه ها (۱۱)

خدایا یک وقتهایی بیا اینجا؛قول میدهم دستت را بگیرم سرت رابگذ...

دیدی هنوز یک ماه تا تخلیه وقت داریمدام از بنگاه املاک آدم می...

_گفت : چته جوون؟ توو خودتی!_هیچی نگفتم_گفت : با شمام، خیلی ت...

#پاییز #جمشید_و_رفیقش #بخش_دومجمشید پا می شه می ره کنار پنجر...

@setayeshghalbesorbi

نآز خآنؤم؟!

@ttt66

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط