خواجه قربان من باید مراقب باشم تا شما شب اول زندگیتون زیاده روی نکنین

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛
𝙿𝚊𝚛𝚝²¹
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️
𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋

خواجه :قربان من باید مراقب باشم تا شما شب اول زندگیتون زیاده روی نکنین ...

جونگکوک :اونوقت چجوری ؟

خواجه : شما با فاصله دومتر از هم میخوابین و من جلوی چشمام رو میگیرم و مراقب صداهای اطرفم هستم ...

_________________________________________________________

جونگکوک با حرص به حرف خواجه گوش داد ...
اما بعد از یک ساعت بیقراری خواب به چشمش نیامد ...

جونگکوک با لحن حرصی گفت :خواجه احیانا علاقه ای به اینکه از اینجا بلند شی نداری  ؟

خواجه :سرورم این دستور امپراطوره...

جونگکوک :فکر نمی‌کنی این دیگه زیاده روی باشه ؟!

خواجه  :ببخشید سرورم اما شما دارین راجع به چی صحبت میکنین ؟

جونگکوک :تو فکر نمیکنی من و هایون باید شب ازدواج حداقل یکبار ...اصلا ببینم به من اعتماد نداریی؟

خواجه :سرورم من به شما اعتماد دارم اما در نهايت شما هم یه مَردین ...و این مرد درون شما هنوز نتونسته هوش هیجانی خودشو کنترل کنه برای همین نمیتونم اعتماد کنم !

جونگکوک پاهایش را زیر پتو تکان داد و داد زد :آخه چجوری میتونم تو این وضعیت بخوابمممم؟

خواجه بعد از کمی مکث چشم بند خود را برداشت ، یک نفس عمیق کشیدو گفت :پس باید بهم یه قولی بدین !

جونگکوک :قول ؟ چه قولی ؟

خواجه :اینکه به هیچ عنوان ، تحت هیچ شرایطی ، قطعا و مطلقا شما حتی انگشتتونم به بانو نمیخوره !

جونگکوک که دید همه ی برنامه هاش خراب شد با عصبانیت از رختش بلند شدو گفت :تو دیگه حد خودتو فراموش کردی !

هایون که تابه حال فقط به کل کل خنده دار این دو نگاه میکرد خواست چیزی بگه که بانولی گفتن :قربان امپراطور و ملکه اینجا هستن !

..........................................................................................

امپراطور ، ملکه ، خواجه ، هایون و جونگکوک حالت دایره مانندی نشسته بودن ...
بعد از حدود نیم ساعت سکوت امپراطور گفت :خببب پس که باید شب ازدواج حداقل باید یکبار ...
دیدگاه ها (۰)

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛 𝙿𝚊𝚛𝚝²²𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋امپراطو...

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛 𝙿𝚊𝚛𝚝²³𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋جونگکوک...

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛 𝙿𝚊𝚛𝚝²⁰𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋*این پا...

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛 𝙿𝚊𝚛𝚝¹⁹𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋هایون :...

The Royal Veil --ادامه ی پارت ۲۳قصر وقتی می‌فهمد،دیگر زمزمه ...

Royal Veil — Part 18 : ردّی که نباید پیدا می‌شدآفتاب نیمه‌جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط