سناریوBTS

سناریوBTS>>>>>
درخواستی نیست خود ادمین گفته ها ها ها ها👁️👄👁️


وقتی میگی پرنسسی و از سر زمینه فرار کردی 🎀🌙


نامجون:چی؟اسم سرزمینت چیه؟چجوری فرار کردی؟جادو وجود داره؟میرم تو کتاب دنبالت بگردم
ا.ت:صحیح🌙🎀


جین:ها؟اگه اینطوریه پس منم پرنسم
ا.ت:؟؟؟🌙🎀


یونگی:خسته ای ها بیا بگیر بخواب بعدا درموردش حرف می‌زنیم 🎀🌙


جی هوپی:آره تو پرنسسی هستی که از قصرت به قلب من فرار کردی
ا.ت:مرسی هوپی اما من وا...
*با بوسه ای از هوپی حرف قطع شد:)*🌙🎀


جیمین:آره تو پرنسس موچی و از شهر موچی فرار کردی
ا.ت:مرسی🤦🏻‍♀️🎀🌙


تعیونگ:پس منم پری پریاییم چرا چرت و پرت میگی ا.ت🌙🎀


کوک:*داشت گیم میزد*
ا.ت:کوک راستش من پرنسسیم که از سرزمینم فرار کردم«نگران»
کوک:آها باش
ا.ت:کووووک دارم با تو حرف میزنم«یکم داد»
کوک:باش باشه بازیم تموم شده حرف می‌زنیم بیبی🎀🌙



دیگه به خوبی خودتون ببخشید بد شددد💫🎀
دیدگاه ها (۸)

مینروا مک گونگال:)

فیک‍ عضو هشتم‍{part۲۶}ویو یورا خیلی خسته بودم به سولی گفتم د...

فیک‍ عضو‍ هشتم‍ ⟨part25⟩جیمین:خب چه ربطی داره؟کوک:توی اون خب...

فیک عضو هشتم{part24}ویو کلهمه رفتن سمت اتاق یورا که سونجه هم...

هرزه ی حکومتی پارت ۳ کوک :....قانون ۱ اصن توی اتاق کار من نم...

هرزه ی حکومتی پارت ۹ا/ت : ....کوک چرا مست کردی . نگرانکوک : ...

وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی(درخواستی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط