جمعه درکی از زمان نیست

جمعه ، #درکی از زمان نیست
جمعه زبان مردد فاصله هاست
#برزخ از دیروز تا امروز
وحشت فرداهای دور
و هجوم هفته‌ های پوچ
اضطراب دلگیر یک خانه ی تا بی‌ نهایت خالی‌
و تشویش دست‌ های تازه تنها شده
تفکر عجیب #آینه ها
لحظه ی لرزان بلوغ یک بغض
پنجره‌ ای که رو به هیچ باز می‌‌ شود
کلاغی در انتظار غروب ، که نمی‌‌ پرد
سکوت
#سکوت
و حالتی ، مثل یک #خواب ناشکیبا
و سهم ما
از دیدار با #عکس هامان
تنها یک جمله
آه یادش بخیر ، روزگار ما ....

💞 💞 💞

@d_f ✍ 💞
دیدگاه ها (۱)

گلهای چسبیده به پیراهنت راباغبانی شومبه هنگام هرس ...دانه دا...

شـــــب است و در سکوت شب نشسته‌ام. به خاطـــــرت. . . و...

‍ لحظــــــه ای درمحضــــــر یـــــاد یـ...

‍💖 ﷽ 💖 💖 خدایــــــــــــا💖 کمک کن دست هایمان ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط