part

part27
لیکسی: واییی
هیون: آماده ای
لیکسی: آره خیلی درد داره
هیون: آره درد داره
-لباس هاش رو د.ر.م.ی..ا.ر.ه
لباس های لیکسی رو هم د.ر.م.ی.ا.ر.ه.
هیون: آماده باش
لیکسی: باشه
-د.ی.ک.ش. رو م.ی.ک.ن.ه تو
لیکسی: اههههههه
-سرعتش رو بیشتر میکنه
لیکسی: اههههه
اخخخخخ
اوممم
-تند تر
-تند تر
لیکسی: اهههههه
یواش تر
ااهههههههه
هیون: نمیتونم
-تند تر
-تند تر
-ا.ر.ض.ا میشن
لیکسی: اههه آخ دلم کمرم
هیون: کمر منم درد میکنه
لیکسی: همش تقصیر توعه همه جام درد میکنه
هیون: ببخشيد عشقم ولی تو تحریکم کردی
منم دیگه نتونستم تحمل کنم شد دیگه
دیدگاه ها (۱۰)

part 28لیکسی: مگه من چیکار کردم؟ هیون: انقدر خوشگلی با کارا...

سلاممممممممگفته بودم پارت میزارم ببخشيد دیر شد ولی از این بع...

part26-جدا میشه لیکسی: چرا انقدر یهویی هیون: ببخشيد که بهت ن...

part25-میام بیرون لیکسی: من اومدم هیون: خوش اومدی گوگولییی ل...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

خدمتکار رفت و ته یهو دست کوک رو گرفت و اونو به پشت خوابوند و...

(ویو فردا صبح)(ویو کوک)ساعت شش صبح بود بلند شدم دیدم ته جفتم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط