چون پرستویی که در پرواز نیست

چون پرستویی که در پرواز نیست
 بالِ احساسِ  من امشب باز نیست 

پـــر شــــده از بــــغــض تنهایـی دلم
شور و شـوق و خنـده و آواز نیست 

رنگ هست اما مرا همرنگ نیست 
راز هست امـــا مـــرا همراز نیست 

غـیـــر از آن نـا آشـنـاے آشــنــــا
هیچ کس با ساز من دمساز نیست

بـی بـهـار او ، پـرسـتـوے دلــــم 
هیچ وقـت آمـاده ی پـرواز نیست 

دل بــه  پـایـانِ تــمـاشـا بـسـتـه ام  
گر چه پایان بـهتـر از آغـاز نیست...
دیدگاه ها (۴)

تو را با این همه چشم انتظاری دوستت دارمتو را تا لحظه های بیق...

طبیب "درد بی درمان" کدامست ؟رفیق راه بی پایان کدامست ؟اگر عق...

آنکه رفتنی ست به هیچ قیمتی نمی ماند!نمی توانی به چهارمیخَش ب...

دلتنگی لجباز ترین حس دنیاست.هرچ برایش توضیح دهی بیشتر پاهایش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط