اسکویید گیمعلی پارت
اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۲ )
مرد : اسم بازی ... داکچی !
املی : اوکی !
مرد : *توضیح دادن بازی*
املی : فهمیدم !
املی نفش عمیقی کشید ...
مرد هم ساکت شد !
املی : ۱ ، ۲ ، ۳
و پرت کرد ...
املی : عه ! برگشت 😃
مرد دست زد : آفرین 😊
املی : هه ممنون 💕 پس من برم ...
مرد : صبر کن !
املی : ؟؟؟
مرد : بازی های دیگه ای هم هست که میشه باهاشون پول درآورد 🙂 نظرت چیه 🧐
و یک کارت به املی داد 🥱
املی به کارت نگاه کرد و گفت : این ... چیه ؟
تا سرشو بالا برد ... کسی نبود 😶
و املی کارت رو گذاشت تو جیب و رفت آدامس خرید و رفت خونه ...
*در خانه*
املی در اتاق : پول بیشتر !
کارت رو دوباره نگاه کرد ...
املی : شـ ...شماره ؟
و با شماره تماس گرفت ...
*
- الو !
املی - الو سلام !
- شما به بازی مرکب دعوت شدید ! لطفاً اسم ، فامیل ، سن و عددتون رو بگین ...
املی - او...اوکی ! اسمم املی ، فامیل میلر ، ۲۴ سالمه و .... عددم ! ام 239 ...
- خیلی ممنون ! لطفاً در آدرسی که برایتان فرستادیم به ایستید !
*
و گوشی قطع شد 🙃
املی : پس ... یعنی پول در میارم !
( نویسنده : آره 🤓 )
ادامه دارد 👍🏻
مرد : اسم بازی ... داکچی !
املی : اوکی !
مرد : *توضیح دادن بازی*
املی : فهمیدم !
املی نفش عمیقی کشید ...
مرد هم ساکت شد !
املی : ۱ ، ۲ ، ۳
و پرت کرد ...
املی : عه ! برگشت 😃
مرد دست زد : آفرین 😊
املی : هه ممنون 💕 پس من برم ...
مرد : صبر کن !
املی : ؟؟؟
مرد : بازی های دیگه ای هم هست که میشه باهاشون پول درآورد 🙂 نظرت چیه 🧐
و یک کارت به املی داد 🥱
املی به کارت نگاه کرد و گفت : این ... چیه ؟
تا سرشو بالا برد ... کسی نبود 😶
و املی کارت رو گذاشت تو جیب و رفت آدامس خرید و رفت خونه ...
*در خانه*
املی در اتاق : پول بیشتر !
کارت رو دوباره نگاه کرد ...
املی : شـ ...شماره ؟
و با شماره تماس گرفت ...
*
- الو !
املی - الو سلام !
- شما به بازی مرکب دعوت شدید ! لطفاً اسم ، فامیل ، سن و عددتون رو بگین ...
املی - او...اوکی ! اسمم املی ، فامیل میلر ، ۲۴ سالمه و .... عددم ! ام 239 ...
- خیلی ممنون ! لطفاً در آدرسی که برایتان فرستادیم به ایستید !
*
و گوشی قطع شد 🙃
املی : پس ... یعنی پول در میارم !
( نویسنده : آره 🤓 )
ادامه دارد 👍🏻
- ۳.۴k
- ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط