پسری مسلمان به خواستگاری دختری مسلمان می رود
:
⬅ ️پسری مسلمان به خواستگاری دختری مسلمان می رود
⬅ ️دختـر: من را می خواهی؟
اگر بلد نباشم خوب غذا بپزم و خوب خانه داری کنم؟
بازهم مرا میخواهی??
⬅ ️پسر: بلد هستی خدای بزرگ و سبحان را بپرستی بدون آنکه برایش شریک قرار دهی؟
⬅ ️بلد هستی خوب نماز بخوانی ؟ و زیبا حجاب کنی؟
✅ دختــر : بله، هر آن با قلب و جانم به یگانگی خداوند شهادت میدهم و تنها برای او سجده میکنم و فقط بخاطر رضای او زیبایی هایم را از نامحرمان می پوشانم
✅ تنها بندگی او را می کنم و تنها از او میترسم
⬅ ️پسر با لبخند زیبا و دلنشین گفت:
همین برایم کافیست "من میخواهم تو نصف دینم باشی نه خدمتکارم"😊 😊
⬅ ️پسری مسلمان به خواستگاری دختری مسلمان می رود
⬅ ️دختـر: من را می خواهی؟
اگر بلد نباشم خوب غذا بپزم و خوب خانه داری کنم؟
بازهم مرا میخواهی??
⬅ ️پسر: بلد هستی خدای بزرگ و سبحان را بپرستی بدون آنکه برایش شریک قرار دهی؟
⬅ ️بلد هستی خوب نماز بخوانی ؟ و زیبا حجاب کنی؟
✅ دختــر : بله، هر آن با قلب و جانم به یگانگی خداوند شهادت میدهم و تنها برای او سجده میکنم و فقط بخاطر رضای او زیبایی هایم را از نامحرمان می پوشانم
✅ تنها بندگی او را می کنم و تنها از او میترسم
⬅ ️پسر با لبخند زیبا و دلنشین گفت:
همین برایم کافیست "من میخواهم تو نصف دینم باشی نه خدمتکارم"😊 😊
- ۲.۱k
- ۰۴ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط