پسربچه گفت
🍂پسربچه گفت:
بعضی وقتها قاشق از دستم میافته
پیرمرد گفت:
من هم همینطور
پسربچه زیر لب گفت:
من شلوارم خیس میکنم
پیرمرد خندید
من هم همینطور
پسربچه گفت:
من خیلی گریه میکنم
پیرمرد سر تکان داد
من هم همینطور
پسر بچه گفت:
بدتر از همه، آدم بزرگها به من توجه نمیکنن
این را گفت و گرمای دست چروک خورده پیر را حس کرد
پیرمرد گفت:
میفهمم
✍🏿شل_سیلور_استاین📚
بعضی وقتها قاشق از دستم میافته
پیرمرد گفت:
من هم همینطور
پسربچه زیر لب گفت:
من شلوارم خیس میکنم
پیرمرد خندید
من هم همینطور
پسربچه گفت:
من خیلی گریه میکنم
پیرمرد سر تکان داد
من هم همینطور
پسر بچه گفت:
بدتر از همه، آدم بزرگها به من توجه نمیکنن
این را گفت و گرمای دست چروک خورده پیر را حس کرد
پیرمرد گفت:
میفهمم
✍🏿شل_سیلور_استاین📚
- ۲.۳k
- ۰۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط