تو تاب شکوه نداری و من تحمل جور

تو تاب شکوه نداری ّ و من تحمـّل جور
هزار بار فزون امتحان ِ هم کردیم

#ملک_قمی
دیدگاه ها (۱)

شب آرزوها

پرنده کوچک منگرچه هرچه می‌گذردبر غم ایام افزوده می‌شود امادر...

از فغانم صبحِ محشر جَست از خواب و هنوزبختِ خواب‌آلوده‌ام مژگ...

نهال سرکش و گل بی وفا و لاله دورودر این چمن به چه امید آشیان...

گفتم بودم که.....اگه گذارش کنید من دوباره میذارمو شما هیچ غل...

گاهی بعضی ها فقط میان تا ی کافه ی جدید بهتنشون بدننه برای مو...

سلوم چه خبر از مدرسه وای ما از همین اول هفته داستان داشتیم ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط