گاه گذشت مانند دان ها برف

گاهے "گذشتہ" مانند دانہ هاے برف
بہ آرامے در آسمان فکرمان باریدن مےکند،🌸🍃
بےآنکہ جغرافیایمان تغییر کند، بہ فرسنگہا دورتر،
بہ روزها و ماهہا و سالہا دورتر مےرویم.
مانند تصویرے از زمینہا و نیمکتہاے پوشیده از برف...

زمستان یادآور آن است کہ هر چیزے تاریخے دارد.
زندگے در ذات خود بےآغاز و بےپایان است.🌸🍃
موجودیت ما با تداوم هر آنچہ از تولد تا مرگ زیستہ ایم پیوند خورده است.

بہ قول #هدایت
" تنہا مرگ است کہ راست مےگوید. "

ما زندگے را از لحظہء آغاز با حسہا و🌸🍃
بوها و رنگہا و طعمہا و آدمہا و اشیاء و لمسہا و آنچہ با جانمان مےآمیزد تجربہ مےکنیم و تا پایان کارِ کالبدمان همچنان تاریخمان را بر دوش
حمل مےکنیم.
از بےرحمے طبیعت است یا از ظرافت انسان، نمےدانم اما هر چہ هست سرشار از درد و لذت توأمان است.🌸🍃

زندگے با همین "تاریخمان" است کہ ما را میان بیم و امید، غم و شادے، گذشتہ و آینده، لبخند و اشڪ، ایمان و تردید و بسیار حسہاے دوگانہء دیگر قرار مےدهد.

عشق مےورزیم همچنان کہ
دلتنگ مےشویم،🌸🍃
بہ آینده مےنگریم همچنان کہ گذشتہ را
حمل مےکنیم.

زندگے مانند دانہ هاے برف، روشن و امیدبخش
اما سرد، غمگین ولے زیبا است.🌸🍃

#خاصترین
دیدگاه ها (۴)

برای کسی که دوستش داری از اجبار قفس نه از مهربانی حصار بسازت...

عقل می گفت برو عشق به پایان آمد عشق می گفت بمان! سوءتفاهم شد...

بہ راستے کہ محبت🌸🍃یکے از زیباترین نعمتہایےست کہمہربانترین خا...

و آخـرش دیـدۍ چه شد؟!خودمـان ماندیمـ و خودمـان..!آخرش مـا......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط