دلتنگ میشوم

دلتنگ میشوم.
وقتی که هوای حوصله ام ابریست!
دلم یک عصر دلگیر میخواهدو یک پیاده رو بی انتها.
تا تمام دردهایم را در تن سردش جا گذارم.آنقدر گلایه کنم.
که آسمان بشکند سد غرورش را.
و رد پایم را از دل سنگفرش های زخمی پاک کند.
تا شاید دل بی قرارم اندکی آرام گیرد...
شاید که لبخند درختان به وقت گریه ی ابر اجابتی باشد.
و خدا آغوش بگشاید به روی تنهایی هایم..
دیدگاه ها (۵)

یک وقت هایی آدم نیاز دارد در خودش فرو برود و از آدم ها دور ش...

گاهی بهترین کاری که میشه کرد؛نه فکره!نه خیال!نه تعجب!نه ناله...

پیش نماز مسجد بالای منبر میگفت:در قنوت میتوان به زبان مادری ...

راستی از کی این فانوس شد همه ی زندگیَم ؟ فانوسی که تو به من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط